معجزه جاودان جوانی
طبیعت به ما آموزانده است که پس از هر مرگی، تولدی در پیش است. آموزههای دینی ما هم، این موضوع را تأیید میکند. در واقع، سیاهی و تباهی، در جایی حاکم میشود که زایش وجود ندارد. در جایی که تولید نباشد، مرگ، حاکم است.
پس، هر زیست بومی برای مانایی و ماندگاری نیاز به تولید دارد و تولید هم با جوانی و جوان شدن، گره خورده است.
کسب و کارها که مأموران تولید هستند نیز، از این قاعده به دور نیستند. آنها، دائماً باید جوان بمانند و برای جوان ماندن، حضور جوانان خلاق و باانگیزه را نیازمندند.
ایران عزیز ما در چند دهه اخیر، با همین فرمول کارش را جلو برده و توانسته است دارای زیست بومی مقتدر و اثرگذار باشد و توسط آن، در مقابل تحریمها و تهدیدها، سربلندانه بایستد و بسازد. اما این روزها، آن طراوت و شادابی قبل را نمیتوانم در اهالی زیست بوم نوآوری کشور، همچون قبل مشاهده کنم.
علتش هم این است که ورودی به این حوزه، نسبت به قبل کاهش یافته است و این موضوع، بازیگران عرصه نوآوری را دچار رنج و نگرانی کرده است. حال برای رفع این نقیصه چه باید کرد؟ بهترین راه این است که شور و نشاط و امید و انگیزه را در نسل دانشگاهی باید دوباره تزریق و تفکر کارآفرینی فناورانه را مجدداً ملکه ذهنها کنیم.
شتابدهندهها، کارخانههای نوآوری و مراکز نوآوری، آغوششان به روی جوانان در هر زمانی باز است و میباید که این آغوش باز، نمایانتر از قبل باشد. کشور برای مانایی و حفظ اقتدارفناوری و نوآوری به این جوانها نیاز مبرمی دارد.
از طرف دیگر، توصیهام به جوانان این است که برای رسیدن به موفقیتهای پایدار و دستیابی به خواستههایشان، باید هر چه سریعتر به میدان عمل پا بگذارند. ایشان با تجمیع مثلث انگیزه، ایده و تیم سازنده، باید وارد عرصه زیست بوم نوآوری کشور شوند و آنگاه، خواهند دید که قد و قوارهشان، از هر حصار و مانعی، فراتر است.
دستاندرکاران زیست بوم نوآوری هم با تهییج و ترویج انگیزهها، مسیر ورود جوانان را میتوانند گلریزان کنند و حضور مبارک آنان را سرعت ببخشند.
اما اشارهای اختصاصی و ویژه هم به فعالان بخشهای مختلف فرهنگ و هنر داشته باشم؛ چند سالی است که به صورت جدی، زیست بوم صنایع خلاق در کشور بروز و ظهور کرده است. خانههای خلاق ونوآوری زیادی در سراسر ایران عزیز، تأسیس شدهاند و شرکتهای خلاق نیز به شکلی چشمگیر، راهاندازی شدهاند.اما هنوز میبینیم که هنرمندان و فعالان فرهنگی بسیاری هستند که از وجود چنین زیست بومی آگاه نیستند یا توجهی به آن ندارند. این موضوع ثابت شده است که هر حرکت مبتنی بر تیم و سیستم، با موفقیت و رسیدن به نتیجه، همراه است.
اکوسیستم خلاق در کشور، اکنون در دسترس است و عرصه فرهنگ و هنر از آنجا که برای مانایی خودش نیاز به تولید و جوانی مستمر دارد با کمک این اکوسیستم، میتواند جهشی چشمگیر در سطح ملی، منطقی و در آینده نزدیک، در سطح جهانی داشته باشد.
یادمان باشد چالش دیگر ما فاصله دانایی وتوانایی ماست یعنی ما رتبه ۱۶ تولید علم دنیا هستیم اما در پتنت و محصول رتبه ۶۰ باید برای این گپ فکری کرد.
جماعت ایرانی، ثابت کرده است که اگر فعل خواستن را صرف کند، تواناییاش را دارد. حالا که ما در حوزههای مختلف فناوری ونوآوری توانستهایم از سرآمدان دنیا باشیم، در حوزه فرهنگ و هنر نیز، با پیشینه قوی و ظرفیت غنی، میتوانیم به طور حتم، نگاه دنیا را به مصنوعات فناوریهای نرم خود جلب کنیم. شرط لازم و کافی آن، کمک به زیست بوم خلاق است. اینک این گوی و این میدان.